مرتضی روحانی
مرتضی روحانی

دیکتاتوری در شب تاریک!!!!

برای دومین بار رفتم سینمای قم و فیلم فخیم ، پر محتوا ، خوش ساخت، مذهبی و… «دموکراسی در روز روشن» را دیدم.جدا در مورد این فیلم چی میشه گفت الّا همینی که گفتم ؟

اما اگر مثل هرمنوت ها به جای بررسی متن به بررسی پس زمینه های آن بپردازیم و یا به قول قدیمی های خودمون که سگشون به کل هرمنوت ها شرف داره به این نکته فکر کنیم که “از کوزه همان برون تراود که در اوست” آن وقت می فهمیم که این فیلم را فقط می تواند کارگردانی بسازد که حتی یک روز هم جنگ را درک نکرده و احتمالا سربازی هم نرفته که یک فوگاز کنارش بترکونن تا شلوارش را خیس کنه و بعدن بیاد به این راحتی از فرار از جنگ دم بزنه.در مورد مشاور مذهبی ای هم که الان در تهران یک رستوران مجلل در بالای شهر داره خیلی لازم نیست آدم صحبت بکنه!!!!!؟؟؟بعدن نوشت:آن تکه ای که خودم به عنوان یک بچه شهید دلم سوخت دو جا بود:یکی وقتی که دختر شهید امیر ستوده را نشان می داد. قبلا ها وقتی می خواستن تو سینما یک دختر فراری یا یک فاحشه را نشان بدن یک همچین گریمی را انجام می دادن. آخه می دانید الان تقریبا یک سالی می گذره که وقتی خواهرم تو شلوغ پلوغی های پارسال سوار اتوبوس شد چندتا از همین دخترهای پاک و معصوم شعار مرگ بر چادری دادن!!!دوم هم دلم برای بابام و همه شهدای دیگه سوخت که الان به خاطر استفاده بچه هاشون از سهمیه آن دنیا یک لنگه پا وایستادن . قبلا ها تو فیلم ها هم آدم گناه کرده مجازات می شد اما حالا خدا هم به قرائت آقایون به مانند ” گنه کرد در بلخ آهنگری       به کرمان زدن گردن مسگری” عمل می کند.

نظری ثبت کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code